نابینای تو ام ......
نابینای تو ام نزدیکتر بیا
تنها به خط بریل است
که میتوانم تو را بخوانم
بوووووس
خدایا ازم نگیرش..
بعد سرمو میارم بالا و تو فقط نگام میکنی و
میگی : ‘ ای جونم قیافشو ‘ بعد هردو میخندیم…
همون لحظه ست که تو دلم میگم خدایا ازم نگیرش..
هیچ عشق ...
وقتی دو قلب برای یکدیگر بتپد
هیچ فاصله ای دور نیست
هیچ زمانی زیاد نیست
و هیچ عشق دیگری
نمی تواند آن دو را از هم دور کند
دنیای او .......
❤چشمانش خــُـمـار میشود.❤
❤به آرامی گـوشـه ی لـبـش را گـــاز میگیرد...❤
❤صدایش میلرزد، زیر لب میگوید دوستـتــ دارم !❤
❤زن میداند کــه وجودش با عشق کامل تر میشود❤
❤ و بــا بــوســـه ای عاشقانــه بــه اوج آرامــش میرسد . .❤
❤اما مرد❤
❤مـــــــــــــرد است دیگر...❤
❤گاهی تند میشود❤
❤و گاهی عاشقانه میگوید... دوستت دارم❤
❤مـــــــــــــرد است دیگر..❤
❤غرورش آسمان❤
❤و دلش دریاست...❤
❤تو چه میدانی ازبغض گلو گیر کرده یک مـــــــــــــرد...؟❤
❤تو چه میدانی که چشمانت دنیای او شده...؟❤
تو برايم ...............
تو برايم بهترين هستي ،
دنيا را نميخواهم ،
تو زندگي من هستي
اينگونه مرا نگاه نکن ،
فکر کرده اي که از نگاهت خسته ميشوم ،
نه عزيزم بيشتر از اينکه هستم عاشقت ميشوم
پس آنقدر نگاهم کن ،
تا ديوانه شوم !
اولین تو بودی آخرین هم تو
اولین تو بودی
آخرین هم تو خواهی بود
نمی خواهم طعم چشم دیگری را بنوشم
انتظار بارانت سخت هم باشد
فقط به خیال آمدنت
خیس خیسم
چشمانت
می دانم چشمانت با من چه میکند
فقط وقتی که نگاهم میکنی
چنان دلم از شیطنت نگاهت می لرزد
که حس میکنم چقدر زیباست
فدا شدن برای چشمهایی
که تمام دنیاست
وقـتی...........
وقـتی یـه چـیــزی بـهـت میـگـه حـــرصـت دراد...
بـرمـیگــردی و بـا اخـــم نـگاش میـکـنی و یــه ضــربـه مـیـزنی
بـه بـازوش کـه بـگی خـیلی بـدی...
امــا تنـهـا کاری که اون مـیکنـه یـه لبـخـنـد مـیـزنـه و مـیگـه :
زدی؟!...مـنــو زدی؟بـاشه...!
قـهــر مـیکـنـه و روشـو بـرمـیگـردونـه ...
اونـجــاس کـه دلـت میـگیـره...
اسـمشـو بـا تـمــام عـشـق صــدا میـکـنی
دسـتـاتـو میـگیـره و میـگـه جــونـم؟
شــوخی کــردمــو مـیـبرتـت تـو آغـوشـش....
چـشـاتــو میـبنـدی و دلــت آروم میـگـیـره!!!
اونـجــاس کــه مـیگی خــدایــا ازم نـگـیـرش...
" آغوشت "
از تمـ ـام عطـر های دنیـا
تنها لحـظـه ای
بویـی شبیــه به " آغوشت " مـیخواهم
تا هـوش از سر ایـن همه دلتنگـی ببــرد ...
دختر باس وقتی آقاش خوابه
بشینه رو کمرش
تا آقاش دیوونه شه
عصبی شه
پاشه داد بزنه بگه:
بســـــــه دیــــــــوووووووووووووونـــــــــــــــــــــــــــه
بیچارم کردی نیم وجبی
چی می خوای؟
بعد دختره قیافشُ مظلوم کنه و زل بزنه توو چشاش و بگه:
هیچــی فقـــط بـــــــــوس میخـــــوام.
محتـــــاج نــــوازش دســــت هایت هستــــم...
بــاور کــن کـــه ...
دلتنگیِ تــــو بـــرای مـــن مـــرگ تــدریجی اســـت.
دلم لحظ می خواهد ! که تو باشی …
دلم لحظ می خواهد ! که تو باشی …
همین کنار نزدیک به من
درست روبروی چشم هایم
همنفس نفسهایم
خیره شوم به لبهایت
دست بکشم به تک تک اعضای صورتت
بعد چشمهایم را ببندم و …
” ببوسمت “
آن لحظه دنیای من تمام می شود .
” به خدا که واقعاً تمام می شود “
نظرات شما عزیزان: